الْأَعْرابُ أَشَدُّ کُفْراً وَ نِفاقاً توبه97 به ابجد 22شیطان22عمر22ابابکر22بدبختی22مقصر22دشمن اسلام22عمر 22ابابکر22گنده لات22شرور22نابکار22قلدر22منافقان22 مجرمان22شیطان22عمر 22ابابکر22سست ایمان22عمر22گنده لات 22شرور 22نابکار22قلدر22نابحقه22 ناخلفه22درآتشه22دوزخه 22نابکار22دینها22دروغ22کلک22نیرنگ22 مکارا 22روباه22لواط22 ایدز22فاحشه22تباهی22بدیها22آلوده22 عمر22شیطان22 ابابکر 22 بدبختی 22ابوبکر رکب وبا دوسال خلافت نکرده از دنیا رفت و آرزوی خلافت را به گور بردسیاهی لشگر نیاید به کار که یک مرد جنگی به از صد هزار ظالم 971 - 430 مقصر= 541 عمر ابوبکر541 فتنه ها 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 دشمنه اسلامی 541 مرگ کافر 541 ابوبکر دوسال خلافت نکرده از دنیا رفت و آرزوی خلافت را به گور برد همه ناحقها دوسال خلافت نکرده از دنیا می روند قتی سلاح را از بسیجی بگیری مجبور است با قلم جهاد کند {مداد العلماء افضل من دماء شهداء} نساء 44 کسی که دانای بقرآن است ولی خریدار ظلالت می خواهند اهل ایمان را نیز گمراه کنند خوارج حافظ قرآن و نماز بودند و همیشه هستند چون ولایت حق555-541 فتنه ها = 14 معصوم نمی شناسند اهل شیطانند{ تنها راه نجات دین اسلام }1312-1202 سه خلیفه = 110 علی 110دین الهی110 جلوه الله 110 حامیان 110 دین الهی110 نگین دین الهی 110ماه دین110علی110ولی دین 110«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاةَ وَ هُم راكِعُونَ» (المائده آیه - 55+55=110 دین الهی 110 ) علی 110پلیسی110نامت صدو ده یا علی حقا پلیس عالمی پلیس110شیعه یعنی مذهب الله محمد 110 وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا اگر مذهب شما حق میباشد لطفایک آیه از قرآن نام مذهبتان بیاورید
پيغام مدير
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست تقدیم به روی ماه عالم مهدی موعود منجی تمام عالم هر که منجیست خدا یارو نگهدارش باد هم که عیسی و موسی محمد باشد طراح و نوسینده حجت اله عرفانیان مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابو صدحدیث آئینه روی محمد علیست دره علم خدا غیر از علی نیست جانشینه مصطفا این مرتضی مولاء علیست به ابجد خانواده محترم پیامبر583 پادشاه اصلی عالم 583محمد علی فاطمه حسن حسین 583 عاشوراه 583 شبکه نور 583پادشاه اصلی عالم 583به قرارداد الله 583 اهل بیت فاطمه 583 امت اسلامی583اهل دین قرآن اسلام 583به ابجداهل دین 100+351 قرآن +132 اسلام=583 583شبکه نور 583 شبکه نور583 اهل بیت فاطمه 583 این عدد نورانی را از راست بخوان براستی شیعیان فرزندان اهل بیت محمد علی فاطمه حسن حسین 583 میشود 385 شیعه 385 74 فرقه گمراه دین اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشیدبه ابجد 245 دینه بحق الله 245 افق دین اسلامه حق245اسلامه حق245 فاطمه +علی =245 علی110+135فاطمه=245 یا اسلام محمد 245 با اسلام علی 245دین الهی فاطمه 245با اسلام علی 245 با اسلام بحق بدینه حق اللهی 245 با دین انسان 245 اهل منطقی 245بسیجیان علی 245 مقام جانباز 245دعا کنید مهدی بیاید 245 انقلابیان 245 بسم الله الرحمن الرحیم 786- 541 عمر ابوبکر =245 اسلامه حق 245حکم الهی دین الله245 فاطمه 135+110 علی=245 اسلامه حق 245 سلطان سریرولایت علی قل انماولی یکم الله علی245مدار245مراد245 ما شیعیان فقط اهل بیت پیامبر را دوست میداریم و از کفار قریش بیزاریم به ابجد با قاصبان اهل بیت 786-245 اسلامه حق 245 علی فاطمه =541 عمر ابوبکر 231 باقاصبه دین الله231 ابوبکر231 راه دزدی231 فلسفه دین الله 385شیعه 385 حرفهای حسابی 385راز اهل عالم 385فرق نمیکند که سنی بر حق باشد یا شیعه وحدت اسلام برایم مهم است و پذیرش بحق به ابجد وحدت کل اسلام 600 منهای 541 ابوبکر و عمر = 59 مهدی 59 بزودی خواهد آمد و همه ادیان را به وحدت فرا میخواند ما باید کمکش کنیم صحابه حضرت مهدی بودن زحمت داردو 202دین الهی محمد 202 یعنی علی 110+92 محمد=202 بلغ اولا بکمالهی کشف دوجا به جمالهی حسنت جمیعو خصالحی صلو علیه و آلهی حاتفی گفت دیدم من آن کتف نبی دوره خاتم تا به شانه بود علیا"علیا"یا علی دوش نبی حیدر است وارث پیغمبر است بوود نام مولاء الهی بحق که وصی مصطفی مرتضایی بت شکنی دوش نبی حیدر است وارث پیغمبر است
اسلام نجاتبخش 1488 - 1202 عمر ابوبکرو عثمان = 286 یعنی 286 عید محمد علی 286 به ابجد 12منتخب12 اسلام 12 حق 12اخلاق12 نجاتبخش 12 اسلام 12 نجاتبخش 12 قلب 12هوا 12 ساعت 12 ماها 12 قلب 12جانها 12حم 12 گل گل12 دلی که نیست حب علی سنگ است چرا که نور وی و نور حق هماهنگ است مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست وصی بحق محمد سلام سَلاَمٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ سلام بر جمال حیدر کرار اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش که به تلبیسو حیل دیو مسلمان نشود فتنه های دین 615-541 = 74 فرقه نه 74 ابجد سه خلیفه ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان =74باعث 74 فرقه شدن دین شدند74والشجرتها الملعونه 74 ابجد ابوبکر 27+22 عمر +25 عثمان = 74 ان من المجرمین منتقمون 74 به هزار نام خدا قسم 1000به ابجد محمد مصطفا 92 قسم = 1092 منهای ابجد سه خلیفه کن 1202- منهای 1092 = 110مولا و مقتدای عالم علیست افتخار دین 1346- 1202= 144 ضرب 12 امام در خودش 144 ابجد آیه وعتصمو بحبل الله جمیعا" و لا تفرقو 144 گمراه دین 310 عمر 310فاسق دینه310دلیل نفاقه310 اهل نابکار310 مانع های سده دین 310مفسدین به جهان310با ارازل دینی310پلید نادان بجهانی310310مفسدین به جهان310منکر310نامردیه 310 گنه بزرگانه 310مکرن 310 کفری 310 نیرنگ310 عمر310 ابله منافقا 310جاهل منافق310عمر 310حرامیان 310گمراه دین310فاسقین 310مکاره پلید310به کاذبه منافق310جاهل منافق 310بفریبی ها310مکرن310 کفری 310گمراه دین310عمر 310منکر310 نیرنگ310عمر310با قاصب کل دین 310 بناحق پلید اهله دینه310 بیداد گرانه ابله 310 احمقان اهل دینی 310 یا وهابیه منافقه 310احمقان اهل دینی 310 فاسدان پلید دین ها 310 بمار زنگی 310کفری 310 عمر 310 310کلب کلب هار310 ابله منافقا 310نمرودی310 ناحق عالمی 310 عمر 310بمار زنگی 310منکر 310جاهل منافق 310 ابله منافقا 310 اباجهل در دین 310 ابالهبا در دین 310 اباجهل در دین 310 بیداد گران ابله 310 قاصبان بدین 310نامردیه 310 کفری 310 عمر 310 گمراه دین 310یا بلاء دین اسلام 310نیرنگ310نمرودی310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310دلیل نفاق310 عمر 310 جاهل منافق310 ابله منافقا 310 با اهل منافق 310 310اباجهل در دین 310 کفری310 احمقهای فاسد 310 منکر 310 حرامزاده پلید 310وهابی کودن دین اسلامی310 قاصبان بدین 310 رمززناه 310 گمراه دین310 کوره دینیه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین310یا بلاء دین اسلام 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 دلیله نفاق310کفری310 نیرنگ310نمرودی 310 کلب کلب هار 310 عمر 310سگ هار پلید 310 دلیل نفاقه 310 جهل عرب 310سامری310 310دائش وهابی نادان 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 ابله منافقا310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310بمار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310یا بلاء دین اسلام 310 سگ مردها310 نیرنگ 310نمرودی 310سامری310 گمراه دین310یا بلاء دین اسلام 310 نیرنگ 310 منکر 310 کفری 310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310ناهنجار 310پلیدی بقاصبانی 310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310احمق بی دین ها 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 گراز ناهلی 310 دزده دین اسلامی 310 نار جهیما310بدعت شیطانه 851-541= 310عمر 310 با اهل منافق 310 حرامیان 310 بمزاحم های دین اسلام 310 رزل بدینی 310 با اهل منافق 310 اهل دین دین عدوالله 310عمرفاسق دینه310دلیل نفاقه310 اهل نابکار 310مفسدین به جهان310با ارازل دینی310پلید نادان بجهانی310 مفسدین به جهان310 310فاسق دینه310دلیل نفاقه310 اهل نابکار310 مانع های سده دین 310مفسدین به جهان310با ارازل دینی310پلید نادان بجهانی310310مفسدین به جهان310منکر310نامردیه 310 گنه بزرگانه 310مکرن 310 کفری 310 نیرنگ310 عمر310 ابله منافقا 310جاهل منافق310عمر 310حرامیان 310گمراه دین310 فاسقین 310مکاره پلید310به کاذبه منافق310جاهل منافق310 310منکر310نامردیه 310 گنه بزرگانه 310مکرن 310 کفری 310 نیرنگ310 عمر310 ابله منافقا 310جاهل منافق310عمر 310حرامیان 310گمراه دین310 فاسقین 310مکاره پلید310به کاذبه منافق310جاهل منافق310بفریبیها310 مکرن310 کفری310گمراه دین310عمر 310قاصبه دین الله310 فریب کاران اهل عالمی 715 -541 فتنه ها عمر ابوبکر = 310 عمر 310 گمراه دین 310خاک عالم بر سرت کنم عمر عرعر خر هم بوود لعن عمر این نام 310چیست که عرعر میکند اهل سنت را همه خر میکندتف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکروعمر عثمان بوود عرعر خر هم بوود لعن عمر به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 اهل بی مغز بدین 231ابوبکر 231با قاصبه دین الله 231 لانه جاسوسیه 231 قاصب ابله 231231محکومان بدین 231ادیانی جعلی باطل 231 دو رویه 231 یا ابوسفیانی 231 نفاق231 فاسق231 اهل بقاصب231یا اهل مفسد 231 اهل نامرد 231 محکومان بدین231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر231راه دزدی 231 نفاق 231 با جاهلا نادان ملحد 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 یا ابوسفیانی 231لانه جاسوسیه231 ادیانی جعلی باطل 231 دورویه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر نابحق دینها 231 بااحمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 ابوبکر و عمر 541در غدیر خم دین کامل شد اکملتو لکم دینکم بعد از وفات پیامبر دشمنان دین خدا گمراه دین 310مکرن 310کفری310 ناحق عالمی310 عمر310نیرنگ 310گمراه دین 310 مکرن310کفری دزدان فدکه فاطمه310بمارزنگی310 کفری310 اهل نابکار 310بعالم بی عملی 310 پرمدعاه 310با نادان کل عالمی 310 ابله بکل عالم 310 فاسق دینه 310 پلید فاسدان دین 310 احمق ها نادان پلید 310 پلیدها احمق نادان 310منکر 310جاهل منافق منافق ابلها 310نامردیه310 کفری310عمر310نیرنگ 310 نمرودی310 حرامزاده پلید310 سامری310 گمراه دین310مکرن 310 بکج راه 231 ابوبکر231 دزده دینه اسلامی 231ابله بکل عالم 231دزدا فدک نگونه 231ابوبکر 231رکب وبا 231 احمق ملحد 231 اشراردینها772-541 عمر و ابوبکر= 231 با فاجعه جهانی 231 به لعین دین 231 ابوبکر231لعین بدین231 بکودن احمق 231 دین حرام الهی 231 نفاق 231 عصیان 231 فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر 541+430 مقصر = 971 ظالم - 310 عمر =661 عثمان -231 ابوبکر =430 مقصر به ابجد (ریاست کفر )971 ظالم میباشد 971-661 عثمان = 310 عمر310 با قاصب دین الهی 310 عمر 310 منکر 310 حرامیان 310 کفری 310 عمر ابوبکر231+ 310عمر 310ناحق عالمی = 541فتنه عالم 676-135 فاطمه = 541 عمر وابوبکر فتنه عالم بودند شرم گینان 651-110 علی = 541 عمر ابوبکر رکب وبا 541 عدواهل بیت بوده اند به ابجد صغیر شیطان 22 مقصر 22 هذیان 22 عمر22شیطان 22 ابابکر22دشمن اسلام22 مجرمان 22 منافقان 22 بدبختی 22 بدیها 22 دروغ 22نیرنگ 22 کلک 22 کید 22 مکارا 22 روباه 22 ابوبکر رکب وبا من از خار سر دیوار دانستم بناحقی دو سال خلافت نکرده از دنیا رفت عمر به او سم ری سامری قوم محمد او را به درک اسفل سافلین فرستاد در طبقه سوزان جهنم که به آنجا اسفله سافین میگویند فقط شیطان نمرود شداد حامان فرعون عمر ابابکر شمر یزید معاویه و بت پرستان و قاصبان ولایت را عذاب میکنند قرار دارندهفت طبقه زیرداخل جهنم سوزان ترین جای جهنم را درک اسفله سافلین میگویند علمی فراتر از کهکشان ریاضی در قرآن به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 ابجد ابوبکر عمر 541 مقصر 430+231 ابوبکر= 661 عثمان 661+310 عمر = 971 ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر 541گمراه دین بناحق دینها 541 ابجد آل سعود 171+370 شیطان = 541 مردان گمراه 541جهل عرب ابله به کل عالم 541 اباجهل در دین عقیده باطل 541کفری دین حرام الهی 541دلیل نفاق به لعین دین 541 به دقل باز کودن با قاصب کل دین541 پلید ناکسان حرامیان 541ابله منافقا بناحق دین ها 541 بی دینها احمق جاهل منافق 541جهل عرب عقیده باطل541ملحد ها یا منافق آل سعود 541شیطان آل سعود541 آفت کلی541 به نااهله منافقه آل سعود 541بانامرده اهل دین اسلامی دشمنا دین های اسلامی 541 منافق کوردلی541 ابله بشرا 541آفت کلی آفت کلی541 به نااهله منافقه آل سعود 541بانامرده اهل دین اسلامی 541دشمنا دین های اسلامی 541 منافق کوردلی541 ابله بشرا 541آفت کلی 541 با قاصب کل دین نفاق541 کافر پلید دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام با دشمن ابله نادان 541 به نامرده ابله دین 541 بنامردان قاصب 541 نامردان اصلی دین 541آفت کلی 541انحرافه دین اسلام یا حقه بازان پلید اسلامی به نامرده ابله دین 541 عقیده باطلی نامردی 541 با منافقان ابله ملحد نادان 541دشمنه اسلامی 541کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541انحرافه دین اسلام 541
نام شیعه12باردر قرآن آمده {وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ} نام شیعه 12 بار در قرآن آمده { وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ} گفتم که نگی نگو نگفتی گفتم که زحق تو هم نیفتی شیعه یعنی ربنا آواز دین می شود نامت جهانی هم یقین تشیع بهترین فرهنگ دنیاست ملاک آدمیت عشق الله ست علی گویان عالم جمله هستند تمام انبیاء هم شیعه هستند علی فاطمه هم جمله نورند به حمدالله حسودان جمله کورند صدای ساز کویت سازکوکان شوند اهل تشیع کل بوکان یا علی درویشو صوفی نیستم فاش می گویم که کوفی نیستم لنگ لنگان طریقت را ببین مردم دور از حقیقت را ببین وقت جانبازی به کنج مسجدو هم خانقاه کوفیان بی وفای نیمه راه وقت جنگ مولاء بودو ذالفقار مردم بی دین کنند از جنگ فرار موج دین را هم تلاطم کرده اند راه اقیانوس را گم کرده اند عشق تو در جان و این جسمو تنم کینچنین بر آبو آتش می زنم یا علی بار دگر اعجاز کن مشت های کوفیان را باز کن هر چه هستی جان مولاء مرد باش گر قلندر نیستی شبگرد باش از عدالت گر تو خواهی یک دلیل یاد کن از آتش دست عقیل شیعه یعنی آیه اثنی اعشر قفل دین را باز کن بهر بشر لنگ لنگان طریقت را ببین مردم دور از حقیقت را ببین وقت جنگ مولاء بودو ذالفقار مردم بی دین کنند از جنگ فرار چون رفیق نیمه راهند کوفیان می کنند از جنگ فرار امروز علی غریب و تنهاست آماج هجوم اهرمن هاست او کیست ؟ گلی ز باغ زهرا پرورده درد و داغ زهرا او نور دل بسیجیان است چون مادر خویش مهربان است ابرها خواستند که طوفان کنند غافل از رعد نگاه الهی این رهبرند این گردبادهای به غیرت در آمده مطیع امر رهبرند که طوفان نمی کنند رعدطوفان یعنی 121یا علی121 قرش تیغ ذالفقار حیدری وای اگر حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد هر که سنگر ساخت او دیوانه است دشمن مولاء به هر ویرانه است بسم الله نام آدم25بار در قرآن آمده آدم باش و حق را بپذیر پیامبرفرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه25شیعه25شیداء25کعبه25آل الله25باآل قرآن25حکم خدا 25نام الله25آل الله25 ارباب جهان25شاهنشاه جهان25شیعه 25پیامبر25شیعه25پیامبر25شاهنشاه جهان25 ارباب جهان25شیعه25پیامبر 25يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ (الحجرات، 2) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، صدايتان را بلندتر از صداى پيامبر مكنيد، و همچنان كه بعضى از شما با بعضى ديگر بلند سخن مىگوييد با او به صداى بلند سخن مگوييد، مبادا بىآنكه بدانيد كردههايتان تباه شود25.پیامبر25ارباب جهان25شاهنشاه جهان25 شیعه 25پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه25 فرقه25شیعه25پیامبر25ارباب جهان 25شاهنشاه جهان25شیداء 25کعبه25آل الله25باآل قرآن25حکم خدا25نقشه راه25نام الله25آل الله25اولین25حکم خدا 25نقشه راه25دعای25عاقبتت25بخیره 25ماه تابانه 25باسیدآسمان 25محمده25بمهدی25یا انسان دانا25انسان کامل25انسان نمونه25 اصل اسلام 25اصل حق 25مذهبی25نقشه راه25پسرانسان25اهل آسمانه25به الله 25دلاور25بسیجی 25مخلصی25حرم خدا 25یاوره 25قرآنی 25نظرقرآن 25نفس قرآن25حکم خدا25اصل حق25اصل اسلام25 دکترا25 مهندسی25 شیعه25اسم اعظمه25اساس دینه 25حکمه 25بسیجی25مخلصی25دلاور 25قهرمانا25 مجاهدانه 25راه انسانه 25حکم خدا25 نقشه راه 25خدایی25باحقی 25اصل حق25 اصل اسلام25نفس قرآن25باآل قرآن 25آل الله25اصل اسلام 25اصل حق25اولین 25قدرته 25شیعه 25ارباب جهان 25انسان کامل 25انسان نمونه25گنج دینه 25اساس دینه25اسم اعظمه پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه25 شیعه25 فرقه25آل الله25باآل قرآن 25حرم خدا 25کعبه25کربلا 25آل الله 25شیعه 25انسان کامل25 انسان نمونه25بجهان اسلام25مغزی 25دلاور25 بسیجی 25مخلصی 25ارباب جهان25با حقی 25انسان کامل25انسان نمونه25آل الله25گنج دینه 25اهل آسمانه 25خداونددرآسمانها ملائکه ودرزمین بسیجیهارا آفریدحکم خدا25 دلاور 25بسیجی25قهرمانا 25بسیجی25نمونه ها25به نام جهان25شیداء25 شیعه25اصل اسلام25اصل حق25مخلصی 25اولین25قدرته25اولین25حکمه25به مکتب25ال الله25 انسان کامل 25انسان نمونه 25با آل قرآن25 آل الله25 شاه مردان 25ارباب جهان 25زنده باد25اصل حق 25 اصل اسلام25 ماه تابانه 25شیعه25آل الله25باآل قرآن25 اصل دین25 اصل اسلام 25انسان کامل25 انسان نمونه 25ره اسلام25 اولین 25دین آدم25 اهل قیام 25بادین انسان 25گنج دینه 25حرم خدا25 کعبه25راز خاتم 25 اسم اعظمه25ماه تابانه25 دین ادم25جاده الله 25 نقشه راه 25 مذهبی 25 بجهان اسلام 25عشق جهان25ماه تابانه 25بجهان اسلام 25قدرته 25مجاهدانه 25بسیجی25حرم خدا25کعبه 25 مخلصی 25دلاور25 بسیجی25 با حقی 25اصل اسلام 25اصل حق 25حکم خدا25 نقشه راه 25 25اهل قیام 25قاضی25دکترا 25مهندسی 25با حقی 25 شاه مردان25 ارباب جهان25 اولین25 استاد اعظم 25نظر قرآن25نفس قرآن 25گنج قرآنه25 راستگوها 25 ابن رسول 25استاد اعظم 25 جان خاتمی25 تقواء 25عدالت25بقلب انسان 25شیعه25در تورات عبرانی ماشیع25 ماشیع 25شیعه درکتاب شاکمونی 25ایستاده 25به عرش25 نظر قرآن 25 خوش آمدی25 زنده باد25اصل حق25 اصل اسلام25انسان کامل25نمونه ها25 شیعه 25انسان کامل25 انسان نمونه25 25نفس قرآن25اصل حق25اصل اسلام25تقواء 25 عدالت25نقشه راه 25با پرچمی 25زنده باد 25به اهل سپاه 25بسیجی 25دلاور 25شمس قمره 25حرم خدا 25کعبه 25شیعه 25فرقه 25دین آدم25با دین انسان 25انسان کامل25انسان نمونه25 اصل اسلام 25اصل حق25 جرعت25 ضربان قلب25قدرت و باطریش باید 25باشه25با قلوبه25 شیعه 25ضربان قلب25 جان کلام 25انسان کامل25انسان نمونه 25شیعه25اصل اسلام25اصل حق25حکم خدا 25 اصل اسلام 25 شیعه 25 نقشه راه 25 حرم خدا 25 کعبه 25 شیعه 25 آل الله 25 با آل قرآن 25نقشه راه 25مذهبی25بجهان اسلام 25 اصل اسلام 25 اصل حق25انسان کامل25انسان نمونه ارباب جهان25شاهنشاه جهان25 شیعه 25نام آدم25باردرقرآن آمده آدم باش و حق را بپذیرتا به کی گمراهی بسه دیگه اینقدر بدبخت نباشید راه رستگاری 31یعنی5تن+12 امام+14معصوم=31 امپراتور31رستگاری31نور قرآن 31 کلام حق31 قرآن ناطق31رستگاری31ره الله 31شهرالله31در قرآن منظور اهل بیت پیامبر میباشد31 نام شیعه12باردر قرآن آمده {وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ} نام شیعه12باردر قرآن آمده {وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ} نام شیعه 12 بار در قرآن آمده { وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ} گفتم که نگی نگو نگفتی گفتم که زحق تو هم نیفتی شیعه یعنی ربنا آواز دین می شود نامت جهانی هم یقین تشیع بهترین فرهنگ دنیاست ملاک آدمیت عشق الله ست علی گویان عالم جمله هستند تمام انبیاء هم شیعه هستند علی فاطمه هم جمله نورند به حمدالله حسودان جمله کورند صدای ساز کویت سازکوکان شوند اهل تشیع کل بوکان یا علی درویشو صوفی نیستم فاش می گویم که کوفی نیستم لنگ لنگان طریقت را ببین مردم دور از حقیقت را ببین وقت جانبازی به کنج مسجدو هم خانقاه کوفیان بی وفای نیمه راه وقت جنگ مولاء بودو ذالفقار مردم بی دین کنند از جنگ فرار موج دین را هم تلاطم کرده اند راه اقیانوس را گم کرده اند عشق تو در جان و این جسمو تنم کینچنین بر آبو آتش می زنم یا علی بار دگر اعجاز کن مشت های کوفیان را باز کن هر چه هستی جان مولاء مرد باش گر قلندر نیستی شبگرد باش از عدالت گر تو خواهی یک دلیل یاد کن از آتش دست عقیل شیعه یعنی آیه اثنی اعشر قفل دین را باز کن بهر بشر لنگ لنگان طریقت را ببین مردم دور از حقیقت را ببین وقت جنگ مولاء بودو ذالفقار مردم بی دین کنند از جنگ فرار چون رفیق نیمه راهند کوفیان می کنند از جنگ فرار امروز علی غریب و تنهاست آماج هجوم اهرمن هاست او کیست ؟ گلی ز باغ زهرا پرورده درد و داغ زهرا او نور دل بسیجیان است چون مادر خویش مهربان است ابرها خواستند که طوفان کنند غافل از رعد نگاه الهی این رهبرند این گردبادهای به غیرت در آمده مطیع امر رهبرند که طوفان نمی کنندجان کلام 25انسان کامل25انسان نمونه 25شیعه25اصل اسلام25اصل حق25 نام آدم25باردرقرآن آمده آدم باش و حق را بپذیرتا به کی گمراهی 74 فرقه همه بر باطلند 74 ابجد سه شیطان میباشد 74 والشجرتها الملعونه 74 اینم آیه قرآن 74 ان من المجرمین منتقمون 74 قرآن می فرماید ما این سه مجرم را سخت عقو بت خواهیم کرد چرا دین اسلام 74 فرقه شد ابجد عمر 22+27 ابوبکر +25 عثمان = 74 والشجرتها الملعونه74 به ابجدظالم 971-430 مقصر=541عمر ابوبکر 541دشمنه اسلامی541 فتنه ها541اهله شر 541آفت کلی 541مکافات541 مرگ کافر541به ابجدآل سعود171+370شیطان=541 فتنه ها541 فریب کاران منافق دین اسلام1031 - 1202سه خلیفه =171نابحقی 171 یا ناحقا171 آل سعود171آل سعود171+370شیطان= 541عمر ابوبکر541 فتنه ها541بقاصبان نامرد541به اول قاصب بدین اسلام 541زور گویانی فاسقی 541 نامحرم ها دین اسلام541 فتنه ها541 عمرابوبکر541 به ابجد ظالم 971- 430 مقصر =541 عمر ابوبکر541 فتنه ها 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 اهله شر541 دشمنه اسلامی541 توهین دین ها 541 عمر ابوبکر541 فتنه ها 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 مرگ کافر 541 ابوبکر دوسال خلافت نکرده با خفتو خاری از دنیا رفت همه ناحق ها دوسال خلافت نکرده به درک واصل میشوند قاتلان امام حسین دو سال نشده همه به دست با کفایت حضرت مختار کشته شدندابجد تروریست 1276-1202 سه خلیفه = 74 بازم ابجد صغیر سه خلیفه 74 و الشجرتها الملعونه74بازم ابجد سه صغیر سه خلیفه که موجب 74 فرقه شدن دین اسلام شدندبه ابجد خیانت کاردین 1346-144اسلام=1202سه خلیفه خیانت کنندگان به اسلام 1276 -1202 سه خلیفه = 74 ابجد صغیر سه خلیفه قاصب دین 74 عمر22+27 ابوبکر+25 عثمان = 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان 74 نامرده دینه اسلام 467-541 عمر ابوبکر =74 با تبری 615-541 عمر ابوبکر = 74 فتنه های دین 615-541 عمر ابوبکر = 74 فرقه شدن دین اسلام ابجد صغیر ابوبکر عمر عثمان = 74 ابجد سه خلیفه ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان =74باعث 74 فرقه شدن دین شدند 74والشجرتها الملعونه 74 ابجد ابوبکر 27+22 عمر +25 عثمان = 74 ان من المجرمین منتقمون74 با کافران کوردل 615-541 فتنه ها = 74 عمر ابوبکر عثمان 74 باعث 74 فرقه شدن دین اسلام شدند مقصر اصلی دین 615 -541 فتنه ها عمر ابوبکر = 74 فرقه گمراه دین 74 ابجدصغیر عمر ابوبکر عثمان 74 باعث 74 فرقه شدن دین اسلام شدند فتنه های دین 615-541 = 74 فرقه ابجد سه خلیفه فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر به ابجد اختلاف دین 1276-1202 ابوبکر و عمر و عثمان = 74کسانی که باعث شدند در دین اسلام اختلاف بیفتد و دین اسلام را به 74 فرقه از هم متلاشی نمودندعمر ابوبکر عثمان 74 بودند ابوبکر27+22عمر+25 عثمان = 74 دزدان نامرده دینه اسلام 467-541 عمر ابوبکر= 74 ابجد سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541 عمر ابوبکر= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74 عمر22 ابوبکر27+25 عثمان =74 خیانت کنندگان به اسلام 1276 -1202 سه خلیفه = 74 ابجد صغیر سه خلیفه قاصب دین 74 عمر22+27 ابوبکر+25 عثمان = 74 به ابجد تروریست 1276- 1202 سه خلیفه = 74 بزرگترین گناهان کبیره دین 1276-1202 سه خلیفه لامذهب قاصب = 74 کافرا پلیدبی دین 74بی دینها کافران اسلام 74 تروریست 1276-1202 سه خلیفه = 74 کسانی که باعث 74 فرقه شدن دین اسلام شدندابوبکر 27+22 عمر+25 عثمان = 74 قیامت دین 615 -541 عمر ابوبکر541 مجرمان دین ها اسلامه= 74 بمنافقان پلید بدین اسلام74 قیامت دین 615-541 =74 عمر ابوبکر عثمان 74اینم آیه قرآن هم به ابجد صغیر و هم به ابجد کبیر جدا جدا 74 ان من المجرمین منتقمون 74 قرآن میفرماید ما مجرمان را سخت عقوبت میکنیم 74 یا مجرمین دین اسلام 74 یا خبیثه 1128-1202 سه خلیفه = 74 عمر22 ابابکر27+25 عثمان = 74 این سه خلیفه باعث 74 فرقه شدن دین اسلام شدند به ریاضی قرآن= فریب خوردگان 1153-1202 ارتش کفار= بکافران محض= 49 ابجد صغیر عمر و ابوبکر رکب وبا به ابجد دشمن دین اسلام 590-541عمر و ابوبکر=49 ابجد صغیر عمر ابوبکر49 خائنین دین ها 851-541 عمر ابوبکر= 310 عمر بدترین امت اسلامی 1249-1202 سه خلیفه =310 عمردشمن دین اسلام 590-541 عمر و ابوبکر = 49 ابجد صغیر عمر ابوبکر49 میباشد92محمد + عهد شکن 449 =541 عمر و ابوبکر عهد خود را شکستند = بغدیر 1216-14 معصوم = 1202 ابجد عمر ابوبکر و عثمان 1202 دشمن خدا بوده اند توهین471 توهین471 + 119ناسزا = 590- 541 ابوبگر و عمر = 49 باز ابوبکر و عمر 49 میآید ابوبکر 27+22 عمر = 49 مارمولک چلپاسه 49پس جایز است توهین و ناسزا در حقشیطان به ابجد شیطان 22 عمر 22 ابابکر22شیطان 22 دروغ 22 بدختی 22 لعنت 22 مقصر22 هذیان 22لعنت 22 ملحد22 {الاعراب اشدا" کفرا"و نفاقاو احذرالا یعلموا حدودو ما انزل الله علی رسوله والله علیم حکیم}خائنین دین ها 851-541 عمر ابوبکر= 310 عمر بدترین امت اسلامی1249-1202سه خلیفه=310عمر ستمگران اهل دین اسلام 851-541 = 310 عمر310منکر310نیرنگ310 ابله منافقا310حرامیان310 گمراه دین310با خائن اسلامه 851-541 عمر ابوبکر= 310 عمر310 گمراه دین310نیرنگ310کفری310 منکر310جهل عرب310 اباجهل در دین310فاسق دینه 310جاهل منافق310مکاره پلید310دلیل نفاقه310فاسق دینه310بی ایمان دین اسلام310قاصبان بدین310پلید ها دین اسلام310ناحق عالمی310 گبر پلید دین 310 دلیل نفاقه310 فاسق دینه 310 گمراه دین 310 عمر310 جهل عرب310 اباجهل در دین 310عمر310مکاره پلید 310 بی ایمان دین اسلام 310با قاصب کل دین 310 عمرسامری قوم محمد عمر گاو بوود لعنتی بی پدر تخریب گر اهل دین 1512-1202 سه خلیفه = عمر 310 غرب 1202تخریب گر اهل دین1512-1202سه خلیفه =310عمر310با اهل منافق 310جاهل منافق 310 ابله منافقا 310با اهل منافق310فاسق دینه310 دزدان فدکه فاطمه 310 قاصبان بدین310 با قاصب کل دین310عرعر خرهم بوود لعن عمر=310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 جهل عرب310 عمر اباجهل در دین 310 گمراه دین310 نیرنگ 310نمرودی310نامردیه خیانت کاران اهل دین1433-1202سه خلیفه=231 ابوبکررکب وبا خیانت منافقا1433-1202 سه خلیفه = 231 ابوبکر رکب وبا به ابجدمنافقین331-110 دین الهی =231 ابوبکر رکب وبا به ابجد آفت دین اسلام 677-136مومن علی =541 کافر پلید دین اسلام 541 عمر ابوبکر 541 به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر رکب و با بخوان نام خلفاء بر عکس می فهمی حق را علی مولاء است وهابیت خبیس عالم دین اسلام 1433-1202 سه خلیفه =231 ابوبکر 231 ابوبکردوسال خلافت نکرده از دنیا رفت و آرزوی ریاست را به گور برد می گویند عمر در شرابش سم می ریخت خداوندتنها فرزندان کوثرقرآن را بر گزیده است پیامبرفرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزنددخترم فاطمه باشد فقط فرزندان پیامبر شیعه میباشند اهل بیت پیامبر چندین بار در قرآن آمدهاین آیه نورانی اهل بیت هم 47 حروف میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد. در تورات و انجیل فارقلیط وپرکلیتوسه 47به ابجد47 یا ثارالله 47کسانی است که نام آنها بر سر زبان ها باشد و همه کس آنها را ستایش کنندبه علم ریاضی علم ابجد قرآن پرکلیتوسه 47 منظور نبوت خاتم و اهل بیت او میباشند پرکلیتوسه 47 به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد این آیه نورانی اهل بیت هم 47 حروف میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.در قرآن ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن7 بار آمده محمد 4+علی3= 7 بار آمده محمد فاطمه چهار علی چهار محمد دو حسن جعفر موسی 7 ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن7 باردر قرآن منظور میباشدمحمد علی فاطمه حسن حسین جعفر موسی 7 و سرور عالم منجی تمام ادیان قائم آل محمد(عج) که در راه است انشاء الله با عصای و انگشتر سلیمان دردست درراه است47 شجره مطهره 47 منظور خانواده پیامبر میباشد ابجد 47 شجره مطهره 47 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد.اکنون به آیه تطهیر دقت کنید این آیه نورانی در باره اهل بیت پیامبر فرزندانش میباشد که جمع حروف اسمشان 47 کلمه به اندازه 47 کلمه آیه تطهیر میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد47 خلیفه الله47 درود بر تمامی مردانو زنان حق طلب بدانند 14 معصوم اهل بیت پیامبر میباشند و چندین آیه در قرآن در باره ما اهل بیت آمده کلای خود را قاضی کنیم این وسط یا ما اهل بیت پیامبر راست می گوئیم یا قاصبان خلافت محمد و علی مرد باشید و حق دوازده امام بر حق جانشین واقعی محمد علی 737 -541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر =196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 دین اسلام196کلید اسلام 196کلید به دین الله 196دین اسلام196ضرب 14 معصوم درخودش میباشد وجود اوصياي دوازدهگانه در اديان از سوي ديگر، روايات بسياري در منابع شيعه و سنّي آمده است كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: هر سنّتي كه در اديان گذشته بوده، مو به مو در آيين اسلام هم هست. از جمله اين سنتها، داشتن دوازده وصي و خليفه است؛ چنان كه غيبت و ظهور رهبر و امام نيز از سنّتهاي اديان ابراهيمي است كه در اسلام نيز اصل غيبت و ظهور رهبري وجود دارد (طبراني، بيتا: ج4، ص204؛ سيوطي، بيتا: ج2، ص444). در اين كه پيامبران اولوا العزم هر يك دوازده وصي داشتهاند، ترديدي نيست و در قرآن و سنت به برخي از آنها تصريح شده است. موسي بن عمران عليه السلام دوازده نقيب، حضرت عيسي عليه السلام دوازده حواري و ابراهيم و نوح عليهم السلام هم هر يك دوازده وصي داشتهاند. قرآن كريم به صراحت يا به كنايه، بعضي از آنها را ذكر كرده است: (و قطّعناهم اثنتي عشرة أسباطاً أمماً)؛ قوم موسي را به دوازده گروه منشعب كرديم» (اعراف، 160؛ مائده، 12). در آيهاي ديگر ميفرمايد: (و لقد أخذ الله ميثاق بني إسرائيل و بعثنا منهم اثني عشر نقيباً)؛ همانا خداوند، از بني اسرائيل پيمان گرفت و دوازده نقيب و بزرگ از ميان آنها برانگيختيم» (همان). همانگونه كه ميبينيم، سخن از برانگيختن و انتصاب دوازده وصي است، نه انتخاب امت. آلوسي، از مفسّران اهل سنّت، ذيل همين آيه مينويسد: «نقباي بني اسرائيل، وزيران موسي بودند و سپس به مقام نبوت رسيدند» (آلوسي، بيتا: ج6، ص78). حتي كلمه «اثنتا عشره» در آيه ذيل نيز ظاهري دارد و تأويلي. در سوره بقره ميفرمايد: (فقلنا اضرب بعصاك الحجر فانفجرت منه اثنتا عشرة عيناً)؛ ]به موسي[ گفتيم: عصايت را بر سنگ بكوب، ]تا عصا را به سنگ زد[ از آن، دوازده چشمه جاري شد» (بقره، 60)؛ در صورتي كه يك چشمه پر آب، به مثابه رودخانه بزرگ ميتوانست تمام اقوام بني اسرائيل را سيراب كند؛ از اين رو نجم الدين رازي در تفسير بحر الحقايق در تأويل آيه فوق ميگويد: مقصود از آب، چشمههاي حكمت است. چشمههاي حكمت، حكيمان دوازدهگانه را ميطلبد و كلمه «لا اله الا الله» نيز از دوازده حرف تشكيل شده و هر يك از آن حروف، چشمه ساري است از علم و معرفت. حكمت اين دوازده حرف در كلمه توحيد و اخلاص است كه اساس دين و سرچشمه نقيبان دوازدهگانهاند و ممكن است رمز و اشاره به دوازده امام و خليفه در تمام اديان الهي نيز باشد. در حقايق التفسير ذيل آية فوق از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه «عين» را به معرفت تأويل ميكند و نخستين منزل معرفت را توحيد و عبوديت ميداند و آن را به موارد ديگر مانند چشمه صداقت و اخلاق سرايت ميدهد (اسلمي، بيتا: ج1، ص246). مشابه اين كلام در تأويل آيه (و بئر معطّلة و قصر مَشيد) (حج، 45)؛ نيز آمده است. چاههاي سرگرداني كه صاحبانش نابود و آب هايش در زمين فرو رفته و بيمصرف مانده است؛ نه كسي از آن، آب برمي دارد و نه تشنهاي سيراب ميشود. امام صادق عليه السلام فرمود: مقصود از «قصر مشيد»، آن قصري است كه به دليل عدم مراجعه مردم در حال خرابي است، و منظور از «بئر معطّله» امام صامت و ساكت و راكد است و «قصر مشيد» امام ناطق ميباشد كه مردم او را ترك كردهاند (طباطبايي، 1361: ج16، ص396). در سوره اعراف ميفرمايد: (و قطعناهم اثنتي عشرة اسباطاً امماً) (اعراف، 16)؛ قوم موسي را به دوازده گروه منشعب كرديم تا هر سبطي طايفهاي باشند». در آيهاي ديگر ميفرمايد: (و بعثنا منهم اثني عشر نقيباً) (مائده، 12)؛ و دوازده بزرگ و نقيب از ميان قبايل بني اسرائيل مبعوث كرديم تا ]هر كدام امامي براي گروهي باشند و هر امامي از علم و حكمت الهي، گروه خود را سيراب كنند[». پس نتيجه ميگيريم هدف از چشمههاي دوازدهگانه نقباي دوازدهگانهاند كه هر يك بايد گروهي را رهبري و از سرچشمه حكمت سيراب كنند. اگر به آيه «يوم ندعوا كل أناس بإمامهم»[3] توجه كنيم، خواهيم فهميد همان امام كه در دنيا امت را هدايت يا گمراه ميكند همان رهبر آخرتي نيز هست كه آنان را به بهشت يا جهنم ميكشاند. در خصوص امامان دين، آيات ديگري نيز هست كه از طرق خاصه و عامه به امامان شيعه تفسير و تأويل شده است و فرضاً اگر كسي اشارات و كناياتي را كه درباره امامان دوازدهگانه در قرآن رسيده است، قبول نداشته باشد، از پذيرش احاديث نبوي كه از طريق شيعه و اهل سنّت به صورت متواتر رسيده است، گريزي ندارد. ما بخشي از آن احاديث را از باب نمونه ميآوريم: امامان دوازدهگانه در منابع اهل سنّت و شيعه جاي هيچ ترديدي نيست كه حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم روايات مختلفي درباره امامان دوازدهگانه بيان كرده است كه از طريق مجامع حديثي شيعه و سنّي به تواتر به ما رسيده است. يكي از مضامين آن روايات اين است كه «خلفاي بعد از من، دوازده نفرند كه تمام آنها از قريش يا بني هاشم هستند». اكنون فهرستي از عناوين اين نوع احاديث را ميآوريم و براي فزوني بصيرت، از هر عنوان، نمونه هايي از رواياتي كه از طريق منابع اهل سنّت رسيده است، بازگو ميكنيم. الف. دوازده امام و تصريح بر آنان مجموعه احاديثي كه به مضمون فوق از سنّي و شيعه به ما رسيده، 271 حديث است كه به ذكر چند نمونه بسنده ميكنيم: 1. صحيح بخاري از محمد بن المثني و او از غندر و به ترتيب از شعبه و عبدالملك نقل كرده است كه از جابر بن سمره شنيدم كه ميگفت: «سمعت النبي صلي الله عليه و آله و سلم يقول: «يكون اثناعشر اميراً» فقال كلمة لم أسمعها. فقال أبي: «يقول: كلهم من قريش» (ترمذي، همان: ج2، ص45)؛ در اين حديث، امامان دوازدهگانه به دوازده امير و رهبر تعبير شدهاند كه از تبار قريشند. 2. مسلم در صحيح خود، با سند صحيح از جابر بن سمره از پدرش نقل ميكند كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ميفرمود: «ان هذا الأمر لاينقضي حتي يمضي فيهم اثناعشر خليفة كلهم من قريش؛ قطعاً حاكميت اسلام تمام نميشود، مگر اين كه دوازده خليفه بر او بگذرد كه تمام آنها از نسل قريش باشند» (مسلم، بيتا: ج2، ص191). 3. ابوداوود نيز در صحيح خود از جابر بن سمره نقل ميكند: «سمعت رسول الله يقول: «لايزال الدين عزيزاً إلي اثني عشر خليفة فكبر الناس وضجّوا…»؛ شنيدم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «پيوسته دين اسلام، عزيز و سربلند خواهد بود، تا دوازده خليفه بر آن حكومت كنند. مردم تكبير گفتند و بلند گريستند» رسول اكرم پس از تكبير و گريه شوق اصحاب، كلمهاي فرمود كه آن را نشنيدم. از پدرم پرسيدم؛ گفت: «كلّهم من قريش؛ همگي از قريشند» (سجستاني، 1404: ج2، ص207). به اين مضمون، روايات فراواني رسيده است كه از مجموع آنها به دست ميآيد كه حضرت، به صورت قضيه شرطيه فرموده است: در صورتي كه امامان دوازدهگانه با اراده مردم بر امت حكومت كنند، ملت اسلام پيوسته عزيز و پيروز خواهند بود و اگر آنان حكومت نكنند، هرج و مرج پيش خواهد آمد؛ چنان كه در حديثي از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم پرسيدند: «ثم يكون ماذا؟ ثم يكون الهرج». چنان كه در بعضي از روايات ديگر به فتنههاي ويرانگري بعد از رحلت خود نيز اشاره كرده است. در صحيح بخاري از طرق مختلف از پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم نقل شده است كه فرمود: «يرد علي يوم القيمه رهط من أصحابي فيجلون عن الحوض فأقول: يا ربّ اصحابي. فيقول: إنك لاعلم لك بما أحدثوا بعدك. إنهم ارتدوا علي أدبارهم قهقري؛ در قيامت، گروهي از اصحابم به من وارد ميشوند. آنان را از حوض پراكنده و دور ميسازند. عرضه ميدارم: خدايا! اينها اصحاب من هستند. ميفرمايد: نميداني بعد از تو چه كردند؛ آنها مرتد شدند و عقب گرد كردند» (بخاري، 1407: ج18، ص148). در صحيح مسلم نيز حديثي مشابه از عايشه نقل شده است. ب. برابر بودن خلفاي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم با نقباي بني اسرائيل در يك سلسله از روايات، آمده است كه خلفاي بعد از پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم به عدد نقباي بني اسرائيل هستند. در اين باب، از طريق شيعه و سنّي مجموعاً چهل حديث رسيده است كه به نمونهاي از احاديث اهل سنت اكتفا ميكنيم: حاكم در مستدرك از مسروق نقل ميكند: شبي در مسجد نشسته بوديم و قرآن ميخوانديم. كسي پرسيد: «اي أبا عبدالرحمن! آيا از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم پرسيديد كه چند نفر خليفه بر اين امت حكومت خواهند كرد؟» گفت: «آري؛ پرسيدم. فرمود: اثنا عشر عدد نقباء بني اسرائيل» (احمد حنبل، همان: ج4، ص501؛ سيوطي، همان: ج1، ص350؛ متقي هندي، همان: ح14971). ج. قريشي بودن دوازده امام بيش از سي روايت از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم رسيده است كه ميفرمايد: خلفاي دوازدهگانه از قريش و تبار هاشم هستند. اكنون به دو نمونه از آنها كه از اهل سنّت نقل شده، اشاره ميكنيم: 1. ابن ابي الحديد معتزلي از امام علي عليه السلام نقل ميكند كه فرمود: «إن الأئمة من قريش غرسوا في هذا البطن من هاشم لاتصلح علي سواهم و لا تصلح الولاة من غيرهم؛ تحقيقاً امامان از نسل قريش در نسل بني هاشم كاشته شدهاند و غير آنان، صلاحيت امامت را ندارند و همچنين حاكمان از غير بني هاشم صلاحيت و شايستگي براي خلافت ندارند» (حاكم نيشابوري، همان: ج4، ص73). ابن ابي الحديد مينويسد: سخن امام علي عليه السلام با اصول معتزله نميسازد؛ ولي من سخن علي را قبول دارم؛ چرا كه به گونه متواتر ثابت است كه پيامبر در شأن او فرمود: «إنه مع الحق و إن الحق يدور معه حيث دار؛ علي، تحقيقاً با حق است، به هر سو بگردد، حق هم به همراه او ميگردد» (ابن ابي الحديد، 1404: ج2، ص287). امامان دوازدهگانه كيانند؟ مطابق رواياتي كه امامان دوازدهگانه را از قريش و از تبار هاشم ميداند، ميتوان حكم كرد كه امامان دوازدهگانه از اهل بيت و عترت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ميباشند؛ چنان كه شيخ سليمان قندوزي حنفي، از محققان اهل سنّت، در بيان مراد جدي رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم از احاديث اثنا عشر مينويسد: مراد و مقصود حضرت رسول از روايات «اثنا عشر»، امامان دوازدهگانه از اهل بيت آن حضرت ميباشد و ممكن نيست آن را بر خلفايي از اصحاب حمل كرد؛ زيرا عدد آنها كمتر از دوازده است. همچنين نميتوان بر خلفاي بني اميه هم حمل كرد؛ زيرا عددشان بيشتر از دوازده ميباشد. مضاف بر اين، به دليل ظلم فاحشي كه آنها بر اولاد پيغمبر روا داشتند، بعيد است كه رسول اكرم آنها را خليفه خود بشناسد. دليل سوم اين كه آنان از بني هاشم نبودند. ابوبكر بن عربي مينويسد: اگر ما دوازده نفر را به حسب صورت شماره كنيم، به سليمان منتهي ميشود و حال آنكه خلفاي عباسي بيست و هفت نفرند. اگر از جهات معنوي آنها را رديف كنيم، پنج نفر ميشوند خلفاي اربعه و يكي هم عمر بن عبدالعزيز بوده من ديگر معنايي براي حديث سراغ ندارم (ابن عربي، بيتا: ج9، ص68). وانگهي علي و يازده فرزندانش از اهل بيت هستند كه به اعتراف بزرگان اهل سنت با احدي از اصحاب و مردم قابل قياس نميباشند (ابن جوزي، بيتا: ص212؛ طبري، بيتا: ج3، ص180؛ حسكاني، بيتا: ج2، ص270). د. ذكر نام اول و آخر امامان دوازدهگانه يك سلسله احاديث است كه نام اول و آخر امامان در آن ذكر شده است. در اين باب، در مجموع، 94 حديث آمده است كه به يك نمونه از طريق اهل سنّت بسنده ميكنيم. حافظ ابراهيم جويني با ذكر سند از عبدالله بن عباس نقل كرده است كه پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: إن أوليايي و أوصيائي حجج الله علي الخلق بعدي اثناعشر أولهم أخي و آخرهم ولدي. قيل: «يا رسول الله! من اخوك؟» قال: «علي بن ابي طالب». قيل: «فمن ولدك؟» قال: «المهدي. إنه يملأها قسطا و عدلا كما ملئت جوراً و ظلماً»؛ خلفا و اوصياي من و حجتهاي خدا بعد از من، دوازده نفر خواهند بود كه نخستين آنها برادرم است و آخرين آنان، فرزندم. گفته شد: «اي رسول خدا! برادرت كيست؟ فرمود: «علي بن ابي طالب». گفته شد: «فرزندت كيست؟» فرمود: «مهدي؛ همان كسي كه دنيا را پر از عدل و داد كند، پس از اين كه پر از ظلم و جور شده باشد» (قندوزي، 1418: ص443). ه. امامان دين از اهل بيت پيامبرند رواياتي از طريق سني و شيعه وجود دارد كه نشان ميدهد امامان دوازدهگانه از اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم هستند. حافظ ابو منصور با سند خود از ابو سعيد خدري چنين روايت كرده است: صلّي بنا رسول الله صلوة الأولي ثم أقبل بوجهه الكريم علينا: «يا معاشر اصحابي! إنّ مثل أهل بيتي فيكم مثل سفينة نوح و باب حطة بني اسرائيل فتمسكوا بأهل بيتي، الأئمة الراشدين من ذريتي فإنكم لن تضلّوا أبداً». فقيل: «يا رسول الله! من الأئمة بعدك؟» قال: «اثناعشر من أهل بيتي» أو قال: «من عترتي»؛ پيامبر با ما نماز جماعت اقامه كرد. پس از نماز ظهر، روي خود را به ما كرد و فرمود: «اي گروههاي اصحاب من! بدانيد مَثَل اهل بيت من، ميان شما همانند كشتي نوح است؛ پس به اهل بيت من تمسّك نماييد؛ يعني امامان راشد از نسل من. اگر به ايشان تمسّك پيدا كنيد، قطعاً هرگز گمراه نخواهيد شد» (همان، صص240-242). مرحوم اربلي ميگويد: بر علماي اهل سنّت است كه اين دوازده نفر را براي ما مشخص كنند و آنان دو راه بيشتر ندارند: يا دوازده تن از غير امامان شيعه معيّن ميكنند كه چنين چيزي امكان ندارد؛ چرا كه حاكمان امر خلافت از صحابه و بني اميه و بني عباس، بيش از پنجاه تن هستند، يا اثبات كنند كه اخبار وارده در اين باب ـ با وجود تواتر و صحت سند ـ ضعيف و غير صحيح هستند و نبايد به آنها اعتماد كرد. در اين صورت، همه مسلمانها از آنان ميپذيرند. يا ناگزير، به قسم سوم ملتزم ميشوند و چارهاي جز اعتراف به امامان دوازدهگانه (مطابق عقيده شيعه اماميه) ندارند. مذهب زيديه نيز بايد به اين عقيده ملتزم باشند؛ البته اگر انصاف و حق طلبي را راه و رسم خود قرار دهند و از عناد و لجاجت دست بردارند؛ چرا كه اسم و رسم امامان دوازدهگانه براي شيعه مشخص شده، آن هم با روايات متواتر و روشن كه شك و ترديدي در صدور آنها از رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نيست (اربلي، همان: ج2، ص146و148). روايات اهل سنّت هم بر امامان دوازدهگانه تصريح دارند؛ با وجود آن كه آن بزرگواران را عملا از خلافت ظاهري بازداشتند و از منصب خدادادي شان بركنار كردند؛ اين امر، به عقيده اماميه ضرري نميرساند؛ چرا كه نشانه مظلوميت امامان شيعه است. بيجهت نيست كه حضرت علي عليه السلام فرمود: «و ما علي المؤمن من غضاضه في أن يكون مظلوماً مالميكن شاكاً في دينه…؛ براي مؤمن تازگي ندارد از اين كه مظلوم واقع شود، تا هنگامي كه در دين شك نكند (تستري، بيتا: ص98). چنان كه عمار بن ياسر در جنگ صفّين گفت: «والله لوضربونا حتي يبلّغونا سعفات هجر لعلمنا أنا علي الحق و انهم علي الباطل؛ به خدا سوگند! اگر ما را به قدري بزنند، تا به منطقه نخلستانهاي خرماي هجر برانند و عقب نشيني كنيم، هر آينه يقين خواهيم دانست كه بر حق هستيم و معاويه و اصحابش بر باطلند» (اربلي، 1381: ج2، ص146و148). خطيب خوارزمي با ذكر سند، اين روايت را از رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نقل ميكند كه خداوند متعال در شب معراج فرمود: يا محمد! إني خلقتك و علياً و فاطمه و الحسن و الحسين و الأئمة من ولد الحسين من شبح نوري و عرضت ولايتكم علي أهل السموات و الأرض فمن قبلها كان عندي من المؤمنين و من جحدها كان عندي من الكافرين؛ اي محمد! من تو را و علي و فاطمه و حسن و حسين و امامان از فرزندان حسين را از لمحهاي از نور خود آفريدم. آن گاه ولايت شما را بر اهل آسمانها و زمين عرضه داشتم. پس هركسي پذيرفت، نزد من از مؤمنان به شمار ميآيد و كسي كه انكار كرد، در شمار كافران قرار ميگيرد … (جويني، 1400:ج2، ص319؛ قندوزي، همان: ج3، باب93، ص160). و. دوازده امام با ذكر نام و نشان در منابع سنّي و شيعه در اين باب، پنجاه حديث رسيده است كه به ذكر يك نمونه اكتفا ميكنيم: در كتاب فرائد السمطين از مجاهد و ابن عباس حديثي نقل شده است كه به ترجمه آن ميپردازيم: يك نفر يهودي به نام «نعثل» به حضور پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم آمد و پس از پرسش درباره خداوند و پاسخ گرفتن، پرسيد: «اكنون از وصي و جانشين خودت بگو كه كيست؟ چرا كه پيغمبران اولواالعزم همگي وصي و خليفه داشتهاند و موسي، پيامبر ما يوشع بن نون را وصي خود قرار داد». پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «وصي من، علي بن ابي طالب است و پس از وي دو سبط من حسن و حسين هستند و پس از آن دو، نه تن از امامان از صلب حسين خواهند بود». يهودي عرض كرد: «اي محمد! نام و مشخصات آنها را برايم بيان كن». فرمود: «بعد از حسين، پسرش علي است و بعد از او فرزندش محمد و سپس فرزندش جعفر و بعد از او فرزندش موسي و بعد از وي فرزندش علي و بعد از او فرزندش محمد و پس از وي فرزندش علي و بعد از او و پس از او فرزندش حسن و پس از او فرزندش مهدي است؛ اينها هستند امامان دوازدهگانه». يهودي گفت: «بگو تا بدانم علي و حسن و حسين، مرگشان چگونه است؟» فرمود: «علي با شمشيري كه بر فرقش زده ميشود، كشته ميشود و حسن، به زهر جفا و حسين، سرش از بدنش جدا ميشود». يهودي پرسيد: «جايگاه آنان كجاست؟» فرمود: «در بهشت، در مقام من هستند». يهودي فرياد زد: «شهادت ميدهم: معبودي جز خداوند نيست و اينكه تو رسول او هستي و شهادت ميدهم كه آنان بعد از تو اوصيايت هستند. من در كتابهاي پيشين و در آنچه موسي با ما عهد كرده بود، يافتم كه در آخر الزمان پيغمبري خواهد آمد كه به او احمد و محمد گفته ميشود. او خاتم همه پيامبران است و بعد از وي پيامبري نيست و نخواهد آمد و پس از او، اوصيايش دوازده نفرند. اول آنها پسر عمّ و شوهر دختر او است و دوم و سوم، دو برادرند از فرزندان پيغمبر، اولي را به وسيله شمشير ميكشند و دومي را به وسيله زهر و سومي را با عدهاي از اهل بيتش با لب تشنه در غربت، شهيد ميكنند…. نُه نفر از اوصياي پيغمبر اسلام از فرزندان سومي هستند. اوصياي پيامبر به عدد اسباط بني اسرائيل دوازده نفرند». پيغمبر فرمود: «آيا اسباط را ميشناسي؟» عرض كرد: بلي. اول از اسباط، لاوي بن برخيا است. هم او بود كه شريعت خويش را پس از فرسوده شدن، ظاهر ساخت و با قرطيساي ـ قرشيطا ـ پادشاه جنگيد تا او را كشت». سپس پيغمبر فرمود: «در امت من نيز همان واقع خواهد شد كه در بني اسرائيل رخ داد. امام دوازدهم از فرزندان من غيبت ميكند و ديده نميشود. او روزي ظاهر خواهد شد كه از اسلام، جز اسمي باقي نمانده باشد و از قرآن و كلام خدا مگر درسي باقي نباشد. در اين موقعيت است كه خداي متعال، اذن ظهور ميدهد، تا او اسلام را تجديد نمايد. خوشا به حال آنان كه او را دوست داشته باشند و از وي پيروي نمايند! و بدا به حال دشمنان و مخالفان وي و خوش به حال آنان كه از وي راهنمايي بجويند! (قندوزي، همان: ص440-442؛ جويني، همان: ج2، صص132و134). منابع و مآخذ 1. آلوسي، ابوالفضل محمود، روح المعاني، تهران، جهان، بيتا. 2. ابن بيالحديد معتزلي، شرح نهج البلاغه، قم، كتابخانه مرعشي نجفي، 1404ق. 3. ابن جوزي، شمس الدين مظفر يوسف، تذكرة الخواص، بيجا، بيتا. 4. ابن عربي، ابوبكر، عارضة الاحوذي، شرح سنن ترمذي، بيجا، بيتا. 5. ابن منظور، محمدبن مكرم، لسان العرب، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1408ق. 6. اربلي، علي بن عيسي، كشف الغمه في معرفة الائمة، تبريز، مكتبه بني هاشمي، 1381ش. 7. اسلمي، ابي عبدالرحمن محمدبن حسين بن موسي، حقايق التفسير، بيروت، دارالكتب العلميه، بيتا. 8. بحراني، سيدهاشم، البرهان في تفسير القرآن، قم، مؤسسه بعثت، 1417ق. 9. بخاري، محمد بن اسماعيل، صحيح بخاري، بيروت، دار ابن اكثير، 1407ق. 10. ترمذي، محمدبن عيسي، سنن ترمذي، بيروت، دار احياء التراث، بيتا. 11. تستري، نورا...، الصوارم المحرقة، تهران، دارالكتب الاسلاميه، بيتا. 12. جصاص الرازي الحنفي، احمد بن محمد، احكام القرآن، بيجا، بيتا. 13. حاكم حسكاني، عبدا... بن عبدا... بن احمد، شواهد التنزيل، و قواعد التفضيل، بيجا، بيتا. 14. حمويني، علي بن محمد، فرايد السمطين، بيروت، 1400ق. 15. راغب اصفهاني، حسين بن محمد، المفردات في الفاظ القرآن، بيروت، دارالكتب العلميه، 1418ق. 16. سجستاني، سليمان بن اشعث، سنن ابي داود، بيروت، دارالفكر، 1410ق. 17. سيوطي، عبدالرحمان ابوبكر، الجامع الصغير، بيروت، دارالفكر، بيتا. 18. سيوطي، عبدالرحمن بن ابوبكر، الاتقان، قم، شريف رضي، 1370ش. 19. شيباني، احمد حنبل، مسند احمد، مصر، مؤسسه قرطبه، بيتا. 20. صبحي صالح، نهج البلاغه، بيروت، بيجا، 1387ش. 21. طباطبايي، محمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1361ش. 22. طبراني، سليمان بن احمد، المعجم الكبير، قاهره، مكتبة ابن تميميه، بيتا. 23. طبري، ابوالعباس احمدبن عبدله بن محب الدين، رياض النضرة، بيجا، بيتا. 24. عروسي حويزي، عبد علي بن جمعه، نورالثقلين، قم، علميه، 1412ق. 25. فخر رازي، التفسير الكبير، بيروت، دار احياء التراث، چ2، 1411ق. 26. قندوزي، سليمان ينابيع المودة، بيروت، مؤسسة الاعلمي، 1418ق. 27. متقي هندي، علاء الدين علي، كنز العمال في سنن الاقوال و الافعال، بيروت، مؤسسةالرسالة، 1409ق. 28. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1404ق. 29. مستشيري، مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، بيروت، دار احياء التراث العربي، بيتا. 30. نهرواني مدني، عمر عارف، مناقب احمد بن حنبل، بيجا، بيتا. 31. هيتمي، ابن حجر، الصواعق المحرقه، بيروت، دارالمعرفة، 1418ق. تاريخ دريافت: 10/5/1388 تاريخ تأييد فردی به عالمی گفت: اگرسرنوشت مراخدا نوشته است، پس چرادعا کنم؟ عالم به اوگفت: شاید در سرنوشتت نوشته باشد "هر چه دعا کند همان شود